اشاره و نشانه

مطالبی در باره علوم ارتباطات و نشانه شناسی (البته گاهی درددلی هم می کنیم)

اشاره و نشانه

مطالبی در باره علوم ارتباطات و نشانه شناسی (البته گاهی درددلی هم می کنیم)

نشانه شناسی شرلوک هلمز

این مطلب برداشتی از صفحه ۲۵ کتاب «روش های تحلیل رسانه ها» نوشته آرتور آسابرگر با ترجمه زیبا و روان پرویز اجلالی است.

در داستانهای شرلوک هلمز همیشه وضعیتی پیش می آید که همه را گیج می کند. اما هلمز بالاخره راه حل آن را پیدا می کند.

او این کار را با خواندن نشانه هایی که دیگران پیش پا افتاده و بی اهمیت می شمارند انجام می دهد. در داستان «جواهر آبی»، واتسن، هلمز را در حال وارسی کردن کلاهی که پلیسی برایش آورده مشاهده می کند. واتسن کلاه را اینگونه توصیف می کند: کهنه، با آستری رنگ و رو رفته، شکافته شده، پر از گرد و خاک و دارای چند لکه. هلمز از واتسن می پرسد که از این کلاه چه چیزهایی راجع به صاحبش می توان استنباط کرد؟ واتسن پس از وارسی کلاه می گوید: هیچ چیز.

در این هنگام هلمز مفصلا توضیح می دهد که صاحب کلاه دارای چه خصوصیاتی است، مثلا بسیار روشنفکر است. یک باره بخت از او برگشته، زنش دیگر دوستش ندارد، بیشتر خانه نشین است و احتمالا در خانه اش از گاز خبری نیست. واتسن تعجب می کند: «حتما شوخی می کنی، هلمز؟» در این هنگام هلمز نشان می دهد که چگونه به این نتایج رسیده است. وی کلاه را وارسی کرده به بعضی چیزها توجه نشان داده (دال ها) و از آنجا شروع به پیشروی کرده است (مدلول های پنهان را تشریح کرده است).

دال: اندازه کلاه (بزرگی مغز) مدلول: صاحب کلاه روشنفکر است.

دال: کیفیت کلاه خوب است اما سه سال از عمر آن گذشته مدلول: مرد کلاه تازه ای ندارد، بخت از او برگشته و وضعیت خوبی ندارد.

دال: هفته هاست که کلاه تمیز نشده است  مدلول: همسر مرد دیگر دوستش ندارد

دال: گرد و خاک روی کلاه، گرد و خاک قهوه ای رنگ خانه است  مدلول: مرد کمتر از خانه بیرون می رود.

دال: لکه های شمع آب شده بر کلاه دیده می شود.  مدلول: خانه گاز ندارد.

معانی در نشانه ها و متون (که می توان آنها را مجموعه ای از نشانه ها دانست)همیشه نمایان نیستند بلکه باید آنها را جست و جو کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد