چون در این دنیا عزیزم داشتی یارب به لطف
وز بسی نعمت، نهادی بر من مسکین، سپاس
اندر آن دنیا عزیزم دار، زیرا گفته اند:
خوش نباشد جامه نیمی اطلس و نیمی پلاس
عبید زاکانی
یک کارگردان ایرانی به نام سعید قهاری بدون هیچ گونه پشتوانه و حمایت مالی از هیچ سازمانی، تنها با اراده و پشتکار و همت ایرانی خود، موفق شد، یک فیلم ۵۰ دقیقه ای به سبک انیمیشن بسازد. مهم نیست؟ ... بقیه شو بخونید.... این اولین فیلم انیمیشن سه بعدی است که به زبان فارسی صحبت می کند. خوب بود نه؟ ... بقیه هم داره.... این فیلم جایزه مشهور شیر بالدار طلایی را دریافت کرده... خوب تر شد؟ .... باز هم بخونید.... این فیلم در کشورهای اروپایی جایزه گرفته و دی وی دی آن در کشورهای خارجی به فروش رفته و باز هم به فروش می ره... پس ما چی؟؟ آره اینجاش خوب نیست... پس ما چی؟ .... یادم رفت اصل مطلب را بگم.... مهمترین بخش مطلب اینجاست که این فیلم که اولین فیلم انیمیشن سه بعدی ایرانی است و بدست یک کارگردان ایرانی ساخته شده، داستان قشنگی داره. داستانی از داستانهای شاهنامه فردوسی. داستانی از رستم و سهراب. بدون تکرار قصه همیشگی با تغییراتی تازه و با تصاویر تازه. خیلی حیفه که ما دسترسی به این فیلم نداریم. خبر دارم که نمایش این اثر هنری در ایران به راحتی انجام نخواهد شد؟ و فکر می کنم تنها دلیلش قیمت پیشنهادی بسیار پایین به کارگردان بوده. چی می شه اگر تلویزیون یا سینماهای ما این فیلم را که یک اثر فرهنگی محسوب می شه و براش زحمت زیادی کشیده شده و سرمایه زیادی براش صرف شده را نمایش بدن. امیدوارم که فرصتی مهیا بشه و بتونیم این فیلم را در کشور خودمان هم ببینیم. اما از حق نگذریم به نظر شما کارگردان این فیلم بازم دلش می خواد از این فیلم های فرهنگی تولید کنه.... اگر این همت را نکرد، گله نکنیم.
این مطلب برداشتی از صفحه ۲۷ کتاب روش تحلیل رسانه ها نوشته آرتور آسابرگر است که پرویز اجلالی آنرا به زیبایی و روانی بسیار ترجمه کرده است.
امبرتو اکو می گوید از نشانه ها هم می توان برای گفتن حقیقت استفاده کرد و هم برای دروغ گفتن. در نظریه نشانه شناسی می نویسد: نشانه شناسی با آنچه می تواند نشانه تلقی شود سر و کار دارد. نشانه هر چیزی است که بتوان آن را به عنوان جانشین چیز دیگری به کار برد. این چیز دیگر لازم نیست موقعی که نشانه ای را به جای آن می گذاریم الزاما وجود داشته و در جایی قرار گرفته باشد. بنابراین اصولا نشانه شناسی علم مطالعه همه چیزهایی است که می توان برای دروغ گفتن به کار برد. اگر از چیزی نتوان برای دروغ گفتن استفاده کرد، از آن نمی توان برای گفتن حقیقت هم استفاده کرد. در واقع برای گفتن هیچ چیز نمی توان آن را بکار برد. به نظر من تعریف نشانه شناسی بر مبنای نظریه دروغ گفتن را می توان برنامه ای کاملا جامع برای علمی به نام نشانه شناسی عمومی به شمار آورد.
بعضی راههایی را که به کمک آنها می توانیم دروغ بگوییم یا مودبانه تر بگویم دیگران را با نشانه ها گمراه می کنیم نام ببرم:
کلاه گیس: شخص کچل یا دارای مویی به رنگ دیگر
کفش پاشنه بلند: کوتاه قدها را بلند قد می کند
موی رنگ کرده: بلوندهایی که در واقع خرمایی اند و نظایر اینها
تمارض: تظاهر می کند به این که مریض است
خالی بندی: دروغ هایی که به مردم ضرری نمی رساند...
این مطلب برداشتی از صفحه ۲۵ کتاب «روش های تحلیل رسانه ها» نوشته آرتور آسابرگر با ترجمه زیبا و روان پرویز اجلالی است.
در داستانهای شرلوک هلمز همیشه وضعیتی پیش می آید که همه را گیج می کند. اما هلمز بالاخره راه حل آن را پیدا می کند.
او این کار را با خواندن نشانه هایی که دیگران پیش پا افتاده و بی اهمیت می شمارند انجام می دهد. در داستان «جواهر آبی»، واتسن، هلمز را در حال وارسی کردن کلاهی که پلیسی برایش آورده مشاهده می کند. واتسن کلاه را اینگونه توصیف می کند: کهنه، با آستری رنگ و رو رفته، شکافته شده، پر از گرد و خاک و دارای چند لکه. هلمز از واتسن می پرسد که از این کلاه چه چیزهایی راجع به صاحبش می توان استنباط کرد؟ واتسن پس از وارسی کلاه می گوید: هیچ چیز.
در این هنگام هلمز مفصلا توضیح می دهد که صاحب کلاه دارای چه خصوصیاتی است، مثلا بسیار روشنفکر است. یک باره بخت از او برگشته، زنش دیگر دوستش ندارد، بیشتر خانه نشین است و احتمالا در خانه اش از گاز خبری نیست. واتسن تعجب می کند: «حتما شوخی می کنی، هلمز؟» در این هنگام هلمز نشان می دهد که چگونه به این نتایج رسیده است. وی کلاه را وارسی کرده به بعضی چیزها توجه نشان داده (دال ها) و از آنجا شروع به پیشروی کرده است (مدلول های پنهان را تشریح کرده است).
دال: اندازه کلاه (بزرگی مغز) مدلول: صاحب کلاه روشنفکر است.
دال: کیفیت کلاه خوب است اما سه سال از عمر آن گذشته مدلول: مرد کلاه تازه ای ندارد، بخت از او برگشته و وضعیت خوبی ندارد.
دال: هفته هاست که کلاه تمیز نشده است مدلول: همسر مرد دیگر دوستش ندارد
دال: گرد و خاک روی کلاه، گرد و خاک قهوه ای رنگ خانه است مدلول: مرد کمتر از خانه بیرون می رود.
دال: لکه های شمع آب شده بر کلاه دیده می شود. مدلول: خانه گاز ندارد.
معانی در نشانه ها و متون (که می توان آنها را مجموعه ای از نشانه ها دانست)همیشه نمایان نیستند بلکه باید آنها را جست و جو کرد.
وه که چه زیبا بود بر لب آب روان
عکس گل و ارغوان، سایه بید و چنار
یارب اگر می دهی ناز و نعیمی به ما
عمر به آخر رسید تا کی از این انتظار؟
عبید زاکانی
این مطلب از صفحه 19، کتاب روش های تحلیل رسانه ها، نوشته آرتور آسابرگر با ترجمه پرویز اجلالی انتخاب شده است.
جهان خوش است و چمن خرم است و بلبل شاد
بیار باده گلرنگ، هر چه بادا باد...
عبید زاکانی
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم؛
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم...
کوچه، فریدون مشیری
یکی اسبی از دوستی به عاریت خواست، گفت: «اسب دارم اما سیاه است». گفت: «مگر اسب سیاه را سوار نشاید شد؟» گفت:«چون نخواهم داد همینقدر بهانه بس است !»
عبید زاکانی
این مطلب از صفحه 20، کتاب روش های تحلیل رسانه ها، نوشته آرتور آسابرگر با ترجمه پرویز اجلالی انتخاب شده است.
سوسور می گوید: «زبان نظامی است از نشانه ها که بیانگر اندیشه هاست و از همین رو با نظام نوشتاری، الفبای ناشنوایان، مناسک نمادین، اشکال و قواعد آداب و معاشرت، علائم نظامی و غیره قابل مقایسه است. اما از همه این نظام ها مهمتر است. م یتوان علمی را تصور کرد که زندگی نشانه ها را درون جامعه مطالعه می کند. چنین علمی بخشی از روان شناسی اجتماعی و در نتیجه روان شناسی عمومی خواهد بود. من آن را نشانه شناسی می خوانم. (سمیولوژی از semeion یونانی به معنای «نشانه»). نشانه شناسی به ما می گوید که نشانه ها از چه تشکیل شده اند و چه قوانینی بر آنها حاکم است.»
این داعیه آغازین نشانه شناسی است. داعیه ای که راه را بر مطالعه رسانه ها می گشاید، زیرا حالا دیگر نه تنها مناسک نمادین و علائم نظامی بلکه آگهی های تجارتی، سریال های کمدی (Situation Comedy) و سریال های احساساتی (Soap Opera) و تقریبا هر چیز دیگری را می توان به عنوان «نظام های نشانه های» مطالعه کرد.